این پست باید تا پنجشنبه ارسال میشد اما به علت ِ اسبابکشی کمی به تاخیر افتاد و العان در کنار ِ انبوهی از کارتنها و وسایل ِ خورده ریز دارم اینها رو مینویسم.
با ایده ی "کتابت را جا بگذار" یا "Book Crossing" آشنا هستید؟
برای من این ایده بسیار هیجانانگیز بود و هنوز بعد از دوسال که "دشمن عزیز" ِ جین وبستر رو روی نیمکتی در پارک هنرمندان جا گذاشتم هنوز وقتی اسم این کتاب میاد مشتاق میشم و با خودم فکر میکنم اون روز صبح ِ زود یعنی چه کسی این کتاب رو برداشت؟ حالا این کتاب در چه حال ِ؟ تا حالا در دست ِ چند نفر چرخیده؟
امسال هم به فکر انجام دادن ِ این ایده بودم، اما رگ ِ محافظهکاریم گیر گرد و ایدهای به ذهنم رسید. چرا کتاب رو بیرون جا بذارم؟ بذار مستقیماً برای کسی بفرستمش که میدونم میخونه. کمی از هیجان و ناشناخته بودن ِ ماجرا کم میشه اما اینجوری میدونی کتاب دست کسی افتاده که حتما مطالعهش میکنه بعد میفرسته برای افراد ِ دیگهای و این چرخه ادامه پیدا میکنه. این جور با یک کتاب یک جریان ِ آشنا راه میافته هم فال و هم تماشا.
من زودتر دست به کار شدم، ماه ِ پیش این عملیات رو انجام دادم و کتاب "عطر سنبل عطر کاج" رو برای مریم فرستادم.
+ Book Crossingپ.ن. اگر به قول ِ طب سنتیها کمی طبعم گرمتر بود کاری می کردم این کار حداقل بین ِ اطرافیان ِ خودم رونق پیدا کنه. گوششون رو میپیچوندم که دست به کار بشید و برای هم یا هر کسی که میدونید میخونه کتاب بفرستید. بهاره جان رو. بلقیس و ثریا رو ، نفیسه و محدثه رو.