جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

«چرا» یا «چرا که نه»

پنجشنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۴، ۰۶:۲۹ ق.ظ


modern family , season1

_ بعضی از آدم‌ها می پرسند «چرا»؟

_ لوک (پسرشون) می پرسه «چرا که نه»!

به نظرتون تفاوت افرادی که در زندگی از روش ِ «چرا» استفاده می کنند و اونهایی که از «چرا که نه» استفاده می کنند چیه؟

۹۴/۰۸/۲۱
ZaR

نظرات  (۳)

نمیدونم روششون چیه اما,همون اونایی که میگن چرا که نه,به درده اونایی میخورن که واسه هرچیزی می پرسن چرا؟!این بود اشنای من:)))
پاسخ:
:)))))
پاسخ ِ قشنگ و سنجیده ای بود.
کسی که میخواد بره دنبال ناشناخته های زندگی و از لاک زندگی کسل کننده بیاد بیرون، جواش به هر تجربه جدید اینه: چرا که نه؟
پاسخ:
درسته.
خیلی بهش فکر کردم.
«چرا که نه» با خودش در عین ِ هیجان یک جور آرامش هم میتونه داشته باشه چون از «پذیرش» میاد.
مثلا، مثل تحمل کردن و صبر کردن می مونه، هر دو صبر می کنند اما در صبر می تونه شیرینی هم وجود داشته باشه.


سلام،
.
چرا . . . چــــــرا ؟(!)
و
چرا که نه . . . چـــــــراکه نه ؟(!)
همینطور!
چراکه نه . . . چـــــرا؟(!)
و
چرا . . . چراکه نه؟(!)
.
زیادجدی نگیریدفکرکنم تأثیر"آش رشته"ی خوشمزه ی شماست!.
دیشب مطلب کسبی وکاری رو خوندم.
تاصبح،توخواب باآش رشته درگیربودم. . .! !
ابری ازمفهوم بلند! "آش رشته"بالای سرم بود!
خب بچه مردم !،آش رشته دوست داره خب . . !
نصفه شبی آش رشته ازکجاگیربیاره؟!
.
.
به نظرم،
"چرا"گفتن،بیشترنشان دهنده ی حالت برخورداستفهامی ،استنکاری وانفعالی با موضوعاته. .
و
"چراکه نه"،گفتن،نشان دهنده ی حالت برخوردفعال،تأکیـدی وپیشگامانه باموضوعاته .
کسی که میگه"چراکه که نه"،
یکی دو قدم جلوترازکسیه که فقط به "چرا"گفتن می پردازه. .
وفکرورفتار"خلاقانه تری"نسبت به گروه اول،داره . .

پاسخ:
سلام.
ای جان.
خب من دعا میکنم همین امروز یک آش ِ خوشمزه از آسمون توی بغل ِ شما بیوفته ^ ^

کاملا موافقم. بعلاوه‌ی اینکه در دسته‌ی دوم به آدم خوش هم می‌گذره! مثلا، ممکنه هر دو دسته در مرحله‌ی انتظار و صبر برای چیزی باشن، «چرا» فقط از خودش می‌پرسه چرا من باید صبر کنم؟! «چرا که نه» میگه حالا که من باید صبر کنم و در این موقعیت هستم چرا که نه مثلا این کار جدید رو امتحان کنم ببینم جواب میده؟ سرم هم گرم می شه! هم صبر میکنه هم بهش خوش میگذره و حتی تجربه هم کسب می کنه! :D البته می شه گفت کمی ریسکی هم هست!

پ.ن. راستی خوش آمدید.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">