جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلانوشت» ثبت شده است

?Ready

I was born ready and then i was not born ready for a while but now i'm back to being born ready

.I am ready like hell

۳ نظر ۱۴ خرداد ۰۲ ، ۰۲:۲۲
ZaR

داستان از اونجا شروع شد که من نیاز به سحرخیزتر شدن احساس می کردم، نیاز شدید به استفاده از سکوت و سکون ِ اول صبح، هم از نظر استفاده از وقت هم از نظر روحی. تنها انجام دادنش سخت بود اما به مرور به بچه هایی برخوردم که این دغدغه رو داشتن و اینطوری در طول مسیر قسمت "قرار ِ صبحگاهی" ِ نوار بالای وبلاگ بوجود اومد. صفحه ایه مخصوص حاضری زدن‌های صبحگاهی، بین 5 تا 7 صبح و کمی این ور یا اون ورتر. از همه مون با تجربه تر زهرا بود، پیامی به مناسبت یک ساله شدن ِ تصمیم ِ سحرخیزیش به جهت جمع بندی نوشته، اون قدر خوب و الهام بخشه که حیفه فقط من بخونمش، به همین دلیل تصمیم گرفتم اینجا منتشرش کنم(خودش فعلا وبلاگ نداره).
 

*عنوان نوشت: در کتاب عادت های اتمی، جمیز کلیر میگه اگر هر روز فقط یک درصد پیشرفت کنید یک سال بعد معادل 37 برابر بهتر شدنه. این شما و این 37 برابر بهتر شدن ِ زهرا:

۴ نظر ۲۴ دی ۰۰ ، ۰۹:۱۰
ZaR