جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
رنج_پرثمر موزیک_تراپی تفکرات_عمیق mountain_over_mountain خودشناسی Simple_But_Deep خلاصی_از_آشفتگی آسفالت_شده BTS فیلم_تراپی واگویه‌های_درونی ورزش سعی_بر_دوراندیشی جبر_زیبا تلاش_کورکورانه خوشمزه‌جات بولت_ژورنال سم_زدایی توهم_دوری طلانوشت
بایگانی
پیوندهای روزانه

هفته‌ی کتاب ِ ؛ کتاباتون رو جـا گذاشتیـد؟

شنبه, ۳۰ آبان ۱۳۹۴، ۰۳:۵۷ ب.ظ

این پست باید تا پنج‌شنبه ارسال می‌شد اما به علت ِ اسباب‌کشی کمی به تاخیر افتاد و العان در کنار ِ انبوهی از کارتن‌ها و وسایل ِ خورده ریز دارم اینها رو می‌نویسم.

با ایده ی "کتابت را جا بگذار" یا "Book Crossing" آشنا هستید؟

برای من این ایده بسیار هیجان‌انگیز بود و هنوز بعد از دوسال که "دشمن عزیز" ِ جین وبستر رو روی نیمکتی در پارک هنرمندان جا گذاشتم هنوز وقتی اسم این کتاب میاد مشتاق می‌شم و با خودم فکر می‌کنم اون روز صبح ِ زود یعنی چه کسی این کتاب رو برداشت؟ حالا این کتاب در چه حال ِ؟ تا حالا در دست ِ چند نفر چرخیده؟

امسال هم به فکر انجام دادن ِ این ایده بودم، اما رگ ِ محافظه‌کاری‌م گیر گرد و ایده‌ای به ذهنم رسید. چرا کتاب رو بیرون جا بذارم؟ بذار مستقیماً برای کسی بفرستمش که می‌دونم می‌خونه. کمی از هیجان و ناشناخته بودن ِ ماجرا کم می‌شه اما اینجوری میدونی کتاب دست کسی افتاده که حتما مطالعه‌ش می‌کنه بعد می‌فرسته برای افراد ِ دیگه‌ای و این چرخه ادامه پیدا می‌کنه. این جور با یک کتاب یک جریان ِ آشنا راه می‌افته هم فال و هم تماشا.

 من زودتر دست به کار شدم، ماه ِ پیش این عملیات رو انجام دادم و کتاب "عطر سنبل عطر کاج" رو برای مریم فرستادم.

+ کتاب مسافر

+ Book Crossing


پ.ن. اگر به قول ِ طب سنتی‌ها کمی طبع‌م گرم‌تر بود کاری می کردم این کار حداقل بین ِ اطرافیان ِ خودم رونق پیدا کنه. گوش‌شون رو می‌پیچوندم که دست به کار بشید و برای هم یا هر کسی که می‌دونید می‌خونه کتاب بفرستید. بهاره جان رو.  بلقیس و ثریا رو ، نفیسه و محدثه رو.



۹۴/۰۸/۳۰
ZaR

نظرات  (۶)

۰۲ آذر ۹۴ ، ۲۳:۰۳ mohsen mhbt
درسته، لینک ها رو ندیده بودم! :)
خواهش میکنم
پاسخ:
^ ^
۰۱ آذر ۹۴ ، ۲۳:۳۷ mohsen mhbt
یک سایتی این کار رو داشت میکرد، این جوری هم بود که:
هر کتاب هم یک شناسه داشت که فردی که تحویل میگرفت اون رو ثبت میکرد و معلوم بود که کتاب الان کجاست و چند دست چرخیده، بعد هم که تموم میکردش میداد به یکی دیگه (شایدم برمیگردوند به همون موسسه و خود موسسه میفرستاد برای یک کاربر دیگه)
اسم سایت ش رو پیدا میکنم میدم بهتون
پاسخ:
سلام.
بله بله،
سایت "کتاب مسافر" در ایران فعالیت می کنه. لینک ش رو در پست گذاشته م.
متشکرم از پیگیری تون. :)
۰۱ آذر ۹۴ ، ۰۹:۰۸ بانوچه
عالیه حتما این کار رو میکنم :)
گوشمو نپیچون طفلکی ام من :دی
پاسخ:
ســــلام دوستم ^ ^
باشه گوش ِ تو رو آروم تر می پیچونم :)) :*
گزارش ِ کار ِ پروژه آزاده :))))

۳۰ آبان ۹۴ ، ۲۱:۲۴ مداد رنگی
من,من,من
من عاااااااااااشق کتابم
البته ی سلیقه ی کتابخونیم هنوز دبیرستانیه,رمان دوس دارم：)))))
البته روانشناسی هم چرا,ادبیات و شعر هم زیاد
ینی پیش منم جا بذار کتابتو;-)
پاسخ:
 خیلی هم خووووب. من هم همه ی اینها رو هم دوست دارمممم، شعر یکم کمتر می خونم فقط :P
چشـــم  ,^ ^) اتفاقا برنامه های خوبی برای این ایده دارم، که البته کمی لازم به زمان داره.
۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۸:۳۸ دکتر میم
این کارا هنوز فرهنگش اینجا نیست! اون کتاب دشمن عزیزت هم احتمالا معتادى واسه آتیش درست کردن برداشته! البته امیدوارم کسى براى خوندن برداشته باشه! (اونم چون پارک هنرمندان بوده! که بازم بعید میدونم)
اما اینجا اول سرانه کتاب باید بالا بره، بعدش از این حرکات جهادى! به نظر من اول باید فرهنگى باشه که به کتاب، به عنوان "چیزى براى مطالعه شدن" نگاه بشه که الان اینجا به کتاب، هرنگاهى میشه جز براى مطالعه!
من ترجیح میدم کتابامو به کسایى بدم، که میدونم خونده میشه. که هدر نه.
اما در هر صورت کارت عالیه، و خوشحال شدم ;-) 
پاسخ:
سـلام.
اول ِ صبح معتادا خواب هستن و افرادی میان پارک که میخوان ورزش کنند ُ کلی انرژی مثبت دارند اما با خوش بینانه ترین احتمالا حالا داره توی کتابخونه ی کسی یا روی میز ِ خونه ای خاک می خوره :))!! برای همین تصمیم گرفته م ایندفعه مطمئن تر عمل کنم.

با نگاه کردن به کتاب به عنوان "چیزى براى مطالعه شدن" موافقم. اما اطلاعاتی از چگونگی اش ندارم. بلاخره از جایی باید شروع کرد حتی بین ِ خودمون که می گیم کتاب دوست و کتاب خون هستیم شاید دیگران هم ترغیب شدند.

متشکرم. با این امکانات و شرایط ساخته هست باید ببینیم چه کاری از دستمون ساخته هست.
۳۰ آبان ۹۴ ، ۱۶:۰۷ کودک فهیم
ایده خیلی جالبیه. این بار که رفتم خونه و با کتابام برگشتم، عضو این حرکت میشم. :)
پاسخ:
چـــــه خوب.
اون وقت بهم بگو، اون راهکار هایی که برای این روش در نظر گرفته م بهت بگم شاید دوست داشته باشی اجرا کنی.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم