جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

۴ مطلب در فروردين ۱۴۰۰ ثبت شده است

 

"اون قدر بزرگ شو، که بزرگان به سراغت بیان." 

 

پ.ن. رفت آن سوار ُ با خود؛ یک تار مو نبرده.

۴ نظر ۲۶ فروردين ۰۰ ، ۰۲:۲۰
ZaR

یه تصمیم مهم گرفتم. فعلاً می‌خوام فقط بنویسمش: میخوام از حس نفرت رَد بشم.
امروز وقتی از بالا به آسمون و ابرها نگاه می کردم و تکون‌های هواپیما باعث می‌شد ناخودآگاه به سقوط فکر کنم این تصمیم رو گرفتم. حیفه با این احساس توی دلم بمیرم. همین.

۲۱ فروردين ۰۰ ، ۰۲:۲۲
ZaR

 

اگه از پیچ و خم جاده گذشتی و زنده موندی، دعا می‌کنم؛ به شکوفه‌ی امیدی تبدیل بشی که هیچ وقت پژمرده نشه.

۵ نظر ۱۸ فروردين ۰۰ ، ۱۷:۳۷
ZaR

من بعد از هر اوپنینگ جدید ناروتو: «با این یکی دیگه نمی تونم ارتباط برقرار کنم.» ...بعد از چند اپیزود *زهرا در حال خودزنی از شدت ارتباط برقرار کردن با شعر و معنی آهنگ*
به طور مثال اوپنینگ ششم ناروتو شیپودن میگه:

کاری می کنم که بفهمی؛ این نهایتاً می تونه امضای تو باشه
و دردی که با خودت حمل می کنی از تو محافظت می کنه
اونها به من گفتن که زخم ها رو دنبال کن
اونها در قلب من خانه کردن
پس هیچ چیزی نیست که من از اون بترسم
امیدوارم دلیلی که چرا باید لبخند بزنی رو فراموش نکنی
آره، این دردی که همیشه با خودت حمل خواهی کرد از تو محافظت می کنه

این لاین رو باید قاب کنم بزنم به دیوار، به عنوان سرلوحه ی رفتاری در سال جدید. قشنگ نیست؟ همچین مفهومی در مورد رنج و درد؟
اینجا نکته ای که مهمه اینه که نذاری درد، ماهیت ِ وجودی تو رو تغییر بده. چون تجربه ی درد و رنج مثل شمشیر دو لبه می مونه، همون قدر که می تونه وجدت رو صیقل بده، می تونه باعث نفرت بشه و نور ِ وجودیت رو خاموش کنه. اون وقت سوارت میشه و فرمان رو به دست می گیره و هر جور که بخواد ازت استفاده می کنه. اما اگه بتونی از این احساس نفرت رد بشی و با خودت به صلح برسی.. وقتی با خودت به صلح رسیدی می تونی با دنیا به صلح برسی و تغییر ایجاد کنی.

 

«الان وقت گریه کردن برای از دست رفته ها نیست» یه اصل از دنیای نینجاها، جمله ای که به دفعات موقع از دست دادن عزیزی وسط میدان نبرد به هم گوشزد می کنن. الان وقت کامل کردن ماموریتمونه می فهمی؟ نذار اون همه درد و رنج بی ثمر بمونه.
اون لحظه که تصمیم می گیری پا پس نکشی و ادامه بدی، کم نیاری و همه چیز رو رها نکنی.. اون لحظه ی جادویی، ممکنه کلید تغییر سرنوشت باشه.
اگه شکست خوردی، اگه در حال تجربه ی منحصر به فرد خودت از درد هستی.. عوض نشو! خود اصلیت رو رها نکن، چون اگه قهرمان داستان عوض بشه کل داستان عوض میشه.

 

پ.ن. چقدر خوبه که آروم آروم ناروتو می بینم. هیچ عجله ای برای تمام کردنش ندارم، و این خیلی خوبه، خیـــلی.

۱۰ نظر ۰۸ فروردين ۰۰ ، ۲۲:۵۷
ZaR