جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

برای BTS ،

_این چند ماه تعطیلی اجباری و شرایط پر نوسان و سخت روحی باعث شد ارتباط محکم‌تری با این گروه برقرار کنم و در صدد زیر و رو کردن کارهای چند سال اخیرشان برآیم. چه چیز می‌تواند ارزشمندتر از دستاویزهایی باشد که در سختی‌ها می‌توانیم بهشان آویزان شویم؟ برای من این گروه یکی از دست‌های یاری دهنده‌ای بود که یک قدم مانده به قهقرا دستم را به دستشان دادم. به صداهای زیبا، پیام‌های زیبای پشت آهنگ‌هایشان و داستان موفقیت ارزشمندی که بدست آورده‌اند.


_به گفته‌ی خودشان شاید بیشترین دلیل موفقیتشان اشتیاق باشد. اشتیاق است که می‌تواند پسرانی از کره‌ی جنوبی را به معتبرترین جشنواره‌ی موسیقی دنیا برساند. اما این اشتیاق حتما باید توام با پشتکار و سرسختی ده برابر باشد که بتواند آن‌ها را درحالیکه کوله‌بار ِ موانع را به دوش می‌کشند امیدوارانه به جلو حرکت بدهد. زیرا سر بلند کردن بین غول‌های صنعت موسیقی در دنیا از کمپانی ِ بی‌نام و نشانی در کره مثل این می‌ماند که بخواهیم دست‌های پشت پرده‌ی گرانی‌های اخیر را از زندگی‌مان کوتاه کنیم!


_دیدن شکرگزار بودنشان در هر شرایطی برای من ِ ناامید که هر روز با خودم تکرار می‌کردم "نمی‌خوام دیگه قهرمان تو باشم، بذار برم!" کور سوی امیدی بود در تاریکی ِ چند سال اخیر. چیزهایی را به یادم آوردند که شاید همه را از قبل می‌دانستم اما انگار خیلی وقت بود که از یادآوریشان به روش خودم خسته شده بودم و نیاز داشتم کسی این حرف‌ها و این استراتژی زندگی را به روش دیگر، با رنگ و لعاب زیباتر و واقعی‌تری برایم بخواند و نشانم بدهد. چون با بیشتر آشنا شدن با کار و افراد گروه و هرچه بیشتر شناختنشان درونم صدای ِ ضعیفی تکرار می‌کرد که من هم می‌خواهم در آینده‌ای نه چندان دور شیرینی ِ موفقیت را بچشم، پس باید اولاً زنده بمانم و ثانیاً ضد گلوله باشم!
شاید مسخره به نظر برسد امّا با هر بار گوش دادن به قصه‌ی موفقیت صفر تا صدشان، ته دلم دوست داشتم اعتمادم به خداوند را محکم‌تر کنم و زندگی و تمام وجودم را به خودش واگذار کنم.
شاید از آن زهرای پرهیاهو دیگر چیزی باقی نمانده باشد اما اگر مانند قبل محکم در مسیر ِ خودم قدم بردارم ممکن است روزی بتوانم با صدای بلند و توام با افتخار از سختی‌های بی‌انتهای راهی که قدم در آن گذاشتم صحبت کنم و مانند امروز ِ این پسرها دل ِ آدم‌های درمانده را پر از امیدواری کنم. به امید آن روز.

 



Answer: Love Myself
[Click]


 

۱ نظر ۲۵ خرداد ۹۹ ، ۰۵:۳۰
ZaR

 



I'm the one i should love in this world
My arms,legs,heart and soul that i have lived with until now
I want to love them in this world

 

پ.ن. این آهنگ مرا به گریه وا می‌دارد. [کلیک]

۰ نظر ۱۴ خرداد ۹۹ ، ۰۷:۱۰
ZaR