جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی
رنج_پرثمر موزیک_تراپی تفکرات_عمیق mountain_over_mountain خودشناسی Simple_But_Deep خلاصی_از_آشفتگی آسفالت_شده BTS فیلم_تراپی واگویه‌های_درونی ورزش سعی_بر_دوراندیشی جبر_زیبا تلاش_کورکورانه خوشمزه‌جات بولت_ژورنال سم_زدایی توهم_دوری طلانوشت
بایگانی
پیوندهای روزانه

د.ل ت.ن.گ.ی

دوشنبه, ۲۸ تیر ۱۴۰۰، ۰۲:۰۰ ق.ظ

دلم برای نوشتن تنگ شده. 

۰۰/۰۴/۲۸
ZaR

نظرات  (۱۲)

۱۸ مرداد ۰۰ ، ۱۶:۳۲ mitsuri eru

یک سر به وبم میزنید؟:>
۳۱ تیر ۰۰ ، ۲۲:۴۳ Busy Mind

هر دو D:
۳۱ تیر ۰۰ ، ۲۰:۳۴ Fatemeh Karimi

چرا من هر دفعه سلام یادم میره :"

سلام بانو :)
پاسخ:
سلام به روی ماهت عزیز جان.
۲۹ تیر ۰۰ ، ۲۱:۴۷ Busy Mind

منم
پاسخ:
واسه من یا نوشتن؟ :)) *صدای دختر سبک نباش در پیش زمینه هم زمان پخش می شود.*
۲۹ تیر ۰۰ ، ۰۹:۰۲ نرگس بیانستان

ما هم دلمون برای تو تنگ شده 
پاسخ:
مرسـی، واقعا بهش نیاز داشتم. *همراه با ذوق خیره به تصویر*
۲۸ تیر ۰۰ ، ۱۸:۴۷ .. میخک..

نوشتن حداقل ب ای من یه طوریه که حتی وقتی پارم می‌نویسم هم دلم براش تنگ میشه. دیگه چه برسه به وقتی مدتیه نمی‌نویسی!
پاسخ:
سلاام. 
آه ای نوشتن، راه ِ بی همتا! 
۲۸ تیر ۰۰ ، ۱۸:۰۳ Maglonya ~♡

*آه کشیدن*
پاسخ:
*آه کشیدن را تبدیل به نفس عمیق می کند*

پ.ن. سـلام مائو چان، خلاص شدنت از کنکور رو تبریک می گم.
۲۸ تیر ۰۰ ، ۱۲:۰۵ هلن پراسپرو

ما نیز :_)))
پاسخ:
*با چشم های اشکی به سمت وبلاگ موسیقی هلن شتافته و آهنگ لئو از ایـو را پلی می کند.*
۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۹:۴۷ free bird

سلام! :)

منم همینطور:)) هم برای نوشتن هم برای خوندن وبلاگ‌هایی که مدتیه ننوشتن :).
پاسخ:
ســلام پرنده جان.
مرسی که خودت هم برگشتی! *در حال سرچ برای دانلود Luca*
۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۸:۵۸ مهناز ...

آخیش که داری برمی‌گردی به نوشتن ⁦^_^⁩
پاسخ:
ســـلام، مهناز جان.
موندن در رودروایسی و دوباره نوشتن برام خیلی خوبه! :D
۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۶:۰۹ سارا خانی

ما هم دلمون برای نوشتن تو تنگ شده... 
پاسخ:
ســلام ساسوکه کن عزیزم. خوبی؟
هنوز قرارمون رو یادم هست، نشون به اون نشون که از خونه نودل لیوانی قرمز آورده بودم که با هم بخوریم. اما هنوز نرسیده دچار اتفاقات ناگوار و دَر به دَری شدم متاسفانه.
۲۸ تیر ۰۰ ، ۰۴:۱۲ Fatemeh Karimi

رفتی اونجا که نوشتن با آدم آشتی نیست شاید، دور بودی ازش، تلافی کرده احتمالاً :"
پاسخ:
سلاام. دقیقا! رفتم جایی که با سیستم کامپیوتر کلا آشتی نیستن. :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم