جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

وودی منسوب به آلن

چهارشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۴۴ ب.ظ

من بلاخره تونستم حرکتی بزنم من باب ِ ارتقاء منسجم ِ سطح ِ فرهنگی ِ دیدنی هام. در زمینه هالیوود با در نظر داشتن عوامل ِ سازنده. از «وودی آلن» شروع کردم. گزینه ی مناسبی برای شروع بود چون متوجه شدم جنبه ی پررنگ در داستان های این کارگردان شخصیت ها و روابط هستن.[منم که خوراکم شکار ِ این دو فاکتور در زندگی! :D] ممکنه خود ِ داستان یا بقیه عناصر نقص هایی داشته باشن اما اشخاص و مخصوصاً روابط در فیلم ها حرف ندارن! احتمالاً این آدم به اندازه ی هزاران هزار آدم قصه برای تعریف کردن و شخصیت برای خلق کردن در ذهنش داشته باشه! چون افراد در داستان ها تکرار نمی شن، در عین ِ حال روابط و سمت ُ سوی پیشرفتشون بسیار متنوع هست جوری که امکان هر اتفاقی وجود داره. در شخصیت ها هر تغییر و تحول ِ غیر معمولی ممکنه شکل بگیره و قریب به اتفاقشون با طیب ِ خاطر به سمت ِ جلو پیش می رن. یعنی دیدن فیلم های این کارگردان اگر به روابط و آدم ها علاقه داشته باشی می تونه بسیار هیجان انگیز باشه.

 

مثلاً چقدر فیلم ِ Magic in the Moonlight و روند ِ داستانش رو دوست داشتم. حس ِ خاصی به Cofe Society نداشتم یا The Rome With Love رو با اینکه دوست نداشتم نوع ِ روابط داخل فیلم در ذهنم ماندگار شده. تنها فیلمی که دیدم اما تقریباً هیچی ازش نفهمیدم Vicky Cristina Barcelona بود. برمی گرده به چند سال پیش وقتی دبیرستانی بودم البته، هنوز هم وقتی اسمش میاد به صورت پوکر فیس به دوربین خیره میشم. ولی الان اگر ببینم احتمالاً بتونم یه چیزی از توش در بیارم. :D

پ.ن. خلاصه که حرکت جالبی بود. انتخاب تعدادی از فیلم های یک کارگردان در یک بازه ی زمانی برای بهتر شناختن خودش، افکارش، دیدگاهش و فیلم هاش. مرسی از شخص پیشنهاد دهنده ی این حرکت. پروژه ی بعدی احتمالاً تیم برتون. فیلم هاش رو دیدم اما ایندفعه جور ِ دیگه ای می بینم، هدفمند!

 

۹۵/۱۰/۲۲
ZaR

نظرات  (۶)

۲۳ دی ۹۵ ، ۲۲:۴۰ جیرجیرک .

من کافه سوسایتی رو دوست داشتم از بین فیلمای وودی آلن ...
فیلم استخون داری نبود ولی اینکه این دختره بین یه مرد پخته ی سن بالا و یک جوان پر شور مونده بود برام جذابش میکرد

پاسخ:
این موضوع برای منم جالب بود، اما فک کنم با انتخاب بازیگرا ارتباط برقرار نکردم، تیمشون مچ نبود انگار. [جز زوج کریستین استورارت و استیو کرل [استورارت اصلا به پسر جوونه نمی اومد، زنش هم بهش نمی اومد :D ]
چقدر عجیب که داری روی مثلث کارگردانای مورد علاقه ی من پیش میری :/
آلن، تیم برتون، فککن بعدی هم کریستوفر نولان باشه :دی

وودی آلن فیلماش یه جوریه که نمیشه گذاشت جلوت و گفت فلان فیلم کلا خوبه. اما یه چیزایی توشون داره که غیر معمولیه، مثلا من واقعا با کلیت کافه سوسایتی یا match point یا حتی irrational manحال نکردم، اما یه صحنه ها یا ایده هایی توشون داشت که دلم می خواست بزنم وودی آلن رو له کنم بسکه خوشم اومد :)) کلا فیلماش مدل خودشه، و این مدله رو من دوس دارم.
مثلا take money and run که طنزش خیلی جالب بود یا  to rome with love رو خیلی دوست داشتم چون خیلی قشنگ همه چیز رو قاطی میکرد به هم و بعد به همدیگه ربط میداد، صحنه های سورئالش مثه آواز خوندن یارو زیر دوش روی صحنه واقعا محشر بود :)))

یه چیز دیگه ای هم که هست اینه که مثلا ممکنه توی دوتا از فیلماش شرایط مشابه رو به وجود بیاره با نتایج متفاوت، مثل مچ پوینت و ایرشنال من که بیست دقیقه ی آخرشون دقیقا شخصیت اصلی توی یه شرایط همسان بود و آدم میخواست ببینه این چجوری باهاش کنار میاد. یا یه شخصیت هایی رو خاص می کنه، یه شخصیتهایی رو تکراری، مثلا شخصیت ویکی تو فیلم ویکی کریستینا بارسلونا و شخصیت وانی تو فیلم کافه سوسایتی شباهتای زیادی باهم دارن و یه جور آدم تیپیکال ن، اما جزمین یا آنی هال، یجورایی خاصن. روشون تاکید میکنه و دیگه تکرارشون نمی کنه.

کلا بنظرم از کساییه که باید تمام فیلماشو دید. مهم نیست اگه امتیازشون کمه یا نقدهای منفی خوردن، اما اینکه از یه زاویه ی دیگه قضایا رو نشون می ده از نظر شخص من ارزشمنده
پاسخ:
نه هنوز به درجه ی نولان بینی نرسیده م! :))
با کلّ ِ کامنتت موافقم! فهمیدم که فیلمهاش محشر نیستن مثلاًاز همه جهت پرفکت نیستن، متوسط داره خوب داره رو به پایین داره اما همیشه یه چیز ِ عجیب و یه دیدگاه جالب از مسائل پیش پا افتاده و معمولی برای ارائه داره. در کل فک کنم چند سال دیگه که بالغ تر شدم فیلم های وودی آلن رو ببینم عاشقش بشم! irrational man رو هم دیدم. عجب چیزی بود دختر!!

پ.ن. سـلام. دوباره نرفتی تئاتر؟ :D
فیلم اصلیشو ندیدی که,اصل کاری آنی هاله
پاسخ:
سلام.
اره می دونم، اون رو گذاشتم با فیلم های قدیمی ترش ببینم شاید بشه دوره ی جوانتر بودن و فیلم های دوره ی میانسالی به بعد رو از نظر پختگی دسته بندی کرد.
۲۳ دی ۹۵ ، ۱۳:۰۳ .: جیرجیرک :.
پیشنهاد وسوسه برانگیزیه، گرچه منم گاهی به صورت دوره ای فیلم های یه کارگردان یا بازیگر رو هدف قرار میدم و سیر حرکتیش رو دنبال می کنم با این حال وقتی چند نفره یه ایده ای رو دنبال کنی خیلی بیشتر می چسبه و باب بحث و گفتگو هم باز میشه :)
پاسخ:
سـلام. بعد از این پروژه ی هیجان انگیز ِ در حال حاضرت می تونی این رو هم امتحان کنی. ^ ^
دلم برای بحث و گفتگوی ِ فرهنگی چقدر تنگ شده! مدتی میشه فاصله گرفته م .. :(
۲۳ دی ۹۵ ، ۱۱:۰۰ داداش مهدی
کاگردانی‌بینی خیلی خوبه. لول فیلم دیدن رو می‌بره بالا.
حال و حوصله‌شو داشتید سراغ کلاسیک‌ها هم برید. 

پاسخ:
حداقل اسم کارگردان میاد مثل سیب زمینی زل نمی زنی به بقیه! :))
تا به حال بیشتر کتاب های کلاسیک خوندم. حیطه ی فیلم های کلاسیک یکم سخت به نظر می رسه برام.
۲۳ دی ۹۵ ، ۰۳:۰۳ ساکن طبقه 40
اینکه آثار فقط یک کارگردان رو ببینی باعث میشه که بتونی دیدگاه درست و منطقی ای درباره ی فیلم ها پیدا کنی و در واقع صاحب جهان بینی هنری بشی. خیلی خوبه که این طور روند فیلم دیدن رو انتخاب کردی . خیلی بهتر از دیدن شله قلمکاریه :)
پاسخ:
درسته.
البته دیدن ِ شله قلمکاری گاهی وقتا لازمه :))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">