جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

به جان می کوشد، منطقی باشد؛ مست.

سه شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۰۷ ب.ظ

 

قانع کردن آدم‌های بی‌منطق خیلی راحت‌تر از به راه آوردن ِ آدم‌های با منطق هست. دسته‌ی اول کلید ِ دلشون پیدا بشه حله، بدون چون ُ چرا حرف ِ درست رو قبول می‌کنن در واقع به فرد گوینده اعتماد می‌کنن حتی اگه عمیقاً به باور نرسیده باشن. اما دسته‌ی دوم رو در 80% مواقع هیچ جوری نمی‌شه توجیه کرد. حتی اگر حقیقت موجود به نفع خودشون باشه چون با منطق‌ شاخ ُ دم دارشون همخوانی نداره ردش می‌کنن. اینجور آدم‌ها به هیچ صراطی مستقیم نیستن و حتی اگر سرشون به سنگ بخوره هم از موضع پایین نمیان! به این حالت می‌گن "سقوط انسانی". انسانی که به خاطر منطق ِ بی‌منطق ِ خودش باعث به قهقرا رفتن ِ خودش میشه و همیشه از نفهم بودن باقی آدم‌ها در عجبه!

 

منطق فاحشه ست، با هر کسی می‌تونه بخوابه. هر فردی می‌تونه دیسیپلین ِ مخصوص به خودش رو داشته باشه. هنر این نیست که سریع منطق ِ زندگی ِ دیگران رو زیر سوال ببریم بلکه هنر اینه که بتونیم بدون جهت‌گیری استدلال‌های دیگران رو بشنویم، با دید ِ باز بررسی‌شون کنیم و اگر برامون سوال پیش اومد یا با تفکرات خودمون سازگاری نداشت درمورد ابهامات تحقیق و بررسی کنیم. چون منطق‌ها نسبی هستن یعنی منطق ِ هر کس می‌تونه نکات مثبت و منفی‎ای داشته باشه، اگر بتونیم قسمت‎های خوب هر منطقی رو به منطق ِ خودمون اضافه و ادغام کنیم هنر کردیم! اون موقع ست که می‌تونیم منطق ِ پخته‌تر و وسیع‌تری بسازیم. و این یعنی پیش زمینه‌ی پیشرفت در تمامی ِ ابعاد ِ زندگی. یک فرد وقتی منطق‌ش درست باشه نحوره‌ی برخوردش با محرک‌ها و مسائل درونی و بیرونی بهتر می‌شه.

 

نکته:  در تعریف افراد دُگماتیسم اومده" باورهای ثابت را به مثابه حقایق ِ همیشه همان و همه‌جا درست، می‌انگارد" یعنی حتی اگر منطق‌شون فقط باورهای پوچی باشه که نه حقیقی هستن و نه واقعی، باز با اصرار به عنوان یک امر ِ حقیقی و حتمی بیانش می‌کنن.

ما معمولاً به آدم‌های افراطی در مذهب می‌گیم دُگم و بسته. اما این‌جور آدم‌ها در هر قشر و صنفی دیده می‌شن که جز منطق خودشون هیچ چیز دیگه‌ای رو قبول ندارن و زمین و زمان رو به اشتباه بودن محکوم می‌کنن. در حقیقت این افراد حمـّال و برده‌ی منطق ِ خودشون هستن!

 

پ.ن. اگر عکس ِ مرتبط با محتوای ِ پست سراغ داشتید خوشحال می‌شم پیشنهاد بدید.
عنوان یک هایکو هست که معنی خوبی داره ولی اینجا با محتوای ِ پست یک جهت نیست.
 

۹۵/۰۵/۲۶

نظرات  (۶)

شروع خوبیه

اما سخته جنگیدن با ذهن استدلالگر... اون هم استدلال گر فیزیکی (و نه صرف ریاضی)
و انصافا درست گفتید که چنین ذهنی میتونه بازدارنده ی پیشرفت زندگی باشه و حتی عامل اصطکاک...

پاسخ:
خیلی چیزا رو خیلی ها قبول ندارن اما باهاش مواجه می شن! منطق هم دقیقاً اینطوریه. اینکه قبولشون نداریم میتونه دقیقاً عاملی باشه برای مواجه شدن باهاشون. حالا چرا باید منطق مون رو انعطاف پذیر کنیم؟ چون میخوایم از پس ِ موقعیت موجود به بهترین نحو بر بیایم! اگر هم بخوایم ردش کنیم اول باید بتونیم بدون ِ تعصب بشناسیمش و بررسی ش کنیم بعد برای خودمون مثال نقض که آوردیم، مهم نیست چه منطقیه و دیگران درموردش چی می گن، میتونیم راحت با یک لبخند ازش رد شیم. امتحان کنید، اولش سخته اما جواب میده. ^ ^
منم جزء اون آدمهای منطقی هستم که به هیچ صراطی مستقیم نیست و به سادگی قانع نمیشن!!!
البته دگم نیستم و این مورد بیشتر تو زندگی شخصیم به چشم میاد نه در باره عقاید!!!
تنها راه قانع کردن من دودوتا چارتای ریاضیه!!!!!! ولاغیر...
بارها بش فکر کردم! اما نتونستم حلش کنم! فقط استدلال علمی میتونه قانعم کنه...
پاسخ:
اتفاقاً در زندگی شخصی داشتن ِ صرفاً یک منطق میتونه بسیار بازدارنده ی پیشرفت زندگی باشه و حتی اصطحکاک ایجاد کنه.
مثلاً میتونی از اینجا شروع کنی که به جای جمله ی هیچ چیزی امکان نداره مگر اینکه ثابت بشه این رویه رو به کار بگیری که هر چیزی امکان داره مگر اینکه خلافش ثابت بشه!
این مفاهیم رو آخه تئوریک نمیشه که فهمشون کرد باید عینی باشن متاسفانه توی ایران همه چی قاطی شده. دیکتاتورها شدن روشنفکر. بیسواد ها شدن ادیب! الان این همه وبلاگ همه ادیب و دانشمند . دگم ترین ها رو میتونی ببینی در بین همین ادبا:) پس اون آدمای خیلی بافرهنگ داخل خیابون و اجتماع واقعی نه مجازی کیا هستند؟ خب حالا همینا بخوان تعریف از دگماتیسم ارایه بدن؟:) با پارچه کثیف میشه شیشه رو پاک  کرد؟ نه!
پاسخ:
به عینه دیدم که تونستم به حالت تئوری درش بیارم!
اینکه شدیم آش شله قلم کار رو قبول دارم.
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۴:۲۸ فاطیما کیان
خیلی هم عجیبه که این اسمش منطق میشه , به نظرم اصرار و قلدری فکری بیشتر بهش میاد تا منطق
پاسخ:
میشه بهش گفت منطق چون براش استدلال ارائه می کنن. خیلی خیلی هم قوی و محکم!!
۲۶ مرداد ۹۵ ، ۱۳:۰۶ آقاگل ‌‌‌‌
نه دیگه کسی که به اصطلاح یک آدم دگم هست که منطق نداره. کسی که منطقی باشه و اهل منطق وقتی دلیل درستی براش بیاری طبیعتا باید قانع بشن. ولی کسی که دگم و بسته است. حتی اگه بگی الان روزه چون خورشید تو آسمونه باز قبول نمیکنه! و میگه چون ساعت رو هشت هست پس شبه! :/

مثال بارز این داستان شما میشه این کاریکاتور برای من :

http://bayanbox.ir/download/6787875028858743649/photo-2016-01-19-01-14-54-1.jpg
پاسخ:
میتونیم منطق رو به دسته های مختلف تقسیم کنیم! :)) برای همین گفتم 80% درصد.

مرسی عکس! دقیقاً! میتونه نشان دهنده ی یک جور منطق ِ خاص و حتی شخصی باشه.
واقعا حرفای خیلی خوبی داشت پست، به خصوص بند دوم !:)
پاسخ:
چه خوب. :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">