NO, I won't leave; I wanna try everything
![](http://s6.picofile.com/file/8253120384/Zootopia2.png)
! Becauce i am gonna make the world a better place
اینجا یک قاعده حاکمه، اینکه اگر قاعده رو نشناسی باختی! قانون عصر جدید، دهکدهی دنیا که درش شکار و شکارچی در کنار هم زندگی میکنن. اگر با روشهای کهنه بازی کنی باختی. باید یادبگیری دختر! هر شرایط خصوصیت، خاصیت و قلق ِ خودش رو داره، همراه با جسارت؛ زیرکی میخواد شناسایی موقعیت و سنجیدن زوایای ِ کار. اگر قراره با یه جنایتکار ِ غولپیکر مبارزه کنی اشکالی نداره، چه عیبی داره که تو یه خرگوشی و اون نرّهغول؟ از خاصیت ِ پرش ِ پاهای خرگوشیت بهره ببر، از امکانات موجود در چارچوب مسابقه نهایت ِ استفاده رو کن و بووووم، بوسیلهی خودش ضربه فنیش کن! به این میگن رقابت منصفانه در عصر ِ جدید. پس مهم نیست اگر خرگوش بامزهای باشی در دنیای ِ بزرگ ِ درندهخوها، اگر واقعاً هدفت این باشه که دنیا رو به جای بهتری تبدیل کنی؛ موفق میشی!
* عکس نوشت:
پدر: هیچ وقت یه خرگوش پلیس نشده!
مادر: نه.
پدر: خرگوشها از این کارا نمیکنن.
مادر: هرگز.
پدر: هرگز.
جودی: خب.. پس فکر کنم من قراره اولیش باشم.
+ بخوانید.
چقد جدید بود
چقد حرکتاشون باحال و ریز بود
اوتجایی که روباهه با جودی الکی نقش بازی میکنن که ینی نیک وحشی شده بعد یهو از نقششون بیرون میان خیلیییی خوب بود
اونجاییم که روزی اولی که جودی میخواد بره اداره پلیش دسته کیلیدشو برمیداره بعد اون ضد روباهه رو هم میبینه بعد یه کم مکث میکنه بعد یه آوا و حالت ولش کن بی خیال نشون میده خیلیی خوب و ظریف بود
و چقدر پر بود از تشبیه و استعاره به جامعه ...
آدمو یاد مزرعه حیوانات جرج اورول نمینداخت کمی ؟