جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

Aao *

دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۱۲:۳۷ ب.ظ

1. "راب از توپ زرد متنفر بود. توپ زرد اجازه نمی داد او کارها را درست انجام بدهد. در شروع کار بازی با پنج توپ به نظر مشکل می آمد. او بایستی سه توپ را در دست بگیرد. دست چپ او یک توپ را با انگشت کوچک و انگشت چهارم می گرفت و یک توپ را با شست، انگشت اشاره و انگشت میانی.
سلمانی سعی کرد به او کمک کند.
_ وقتی که با پنج توپ بازی می کنی، بسیاری از قواعدی که تاحالا یاد گرفته ای، دیگر به درد نمی خورند."

درست مثل زندگی. بعضی از قواعد در زندگی تاریخ انقضا دارند و همیشگی نیستند تا زمانی به کار میآیند که برای ورود به مرحله ای دیگر از زندگی آماده شوی. قدم بعدی قاعده ای دیگر می طلبد.


2. "تو باید روحیه ای گستاخ و بی پروا داشته باشی و برای هر کاری که انجام می دهی چهره ات پر از اعتماد به نفس باشد."

پزشک / نواح گوردون


در حین سرخ کردن ماهی ها برای ناهار باخودم فکر می کردم روحیه ی گستاخ داشتن یعنی چه جوری بودن؟ چه ویژگی هایی دارد؟ تفاوت هست بین روحیه ای گستاخ داشتن با گستاخانه رفتار کردن. تو در برابر خودت، باید که گستاخ باشی، بتوانی بی پروایانه آرزو کنی و رویا ببینی. بعد به نظرم آمد مثلا وقتی بتوانی قدرت ِ پرتاب ِ دیدت به کیلومتر ها آن طرف تر را هم داشته باشی.  مثل وقتی که شاعر می گوید :



Come ... Let's get lost
Let's get lost somewhere
Come ... Let's Walk for miles
Where to go? It should be Unknown
Come ... We both should have no bond with anybody


یک جور روحیه ی گستاخانه ی لایت و لطیف!


* عنوان نوشت : بیــــا.

پ.ن. این روزها معمولا لم داده به جایی کتاب میخوانم و بیشتر از اینکه فیلم ببینم آزوغه ی فیلمی برای زمان شروع شدن ترم جدید تهیه می کنم. خلاصه که حال خوشی دارم و شکر گزارم.

۹۴/۰۷/۰۶
ZaR

نظرات  (۳)

۰۶ مهر ۹۴ ، ۱۵:۵۹ کودک فهیم
ملت دارن آزوغه جمع میکنن واسه ترم جدید، ما 4هفتست میریم سرکلاس :|

من هر صبح که بیدار میشم به خودم میگم جسارت داشته باش. جسارت از نظر من یعنی حتی اگه میترسی بهش غلبه کنی و بری سراغ کارهای جدید. یعنی ذهنت رو محدود نکنی و بذاری پرواز کنه.
پاسخ:
ما خیلی دیر تعطیل شدیم ... ولی واقعا هفته خیلی زود برای شما شروع کردن :|

غلبه بر ترس یکی از مهم ترین دستاورد های ِ زندگی یه آدم می تونه باشه. آفرین.
اوووف پیاده روی این روزآ رو نگووو که دیوونه کننده س. مخصوصن ولیعصر!
خوبم.
نظراتم بسته س. ولی قسمت ^ تماس با من^ هست. :)
پاسخ:

به اون گزینه توجه نکرده بودم :D
اصلن این روزآ کتاب خوندن عجیب میچسبه :)
خدا رو شُکر که خوبی :*
پاسخ:
کتاب خوندن توی ِ هوای پاییزی، بیشتر از اون راه رفتن و فکر کردن توی هوای پاییزی.. دوست دارم ^ ^
متشکرممم. تو خوبی؟ نظرات رو چرا بستی آدم نمیتونه احوالت رو بپرسه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">