جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

عشق، آن است که تو را خدای عزّ و جلّ از تو بمیراند و به خود زنده کند.

جنگجوی ِعاشق

You won’t lie
You will shine bright
I see the light of the ending

You’ll be fine
Like a rising star
? Can you also see that starlight


بایگانی

در نکوهش ِ اَذهان ِ احساساتی

يكشنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۴، ۰۱:۰۷ ق.ظ

دل ِ احساساتی یک چیز است؛ مغز ِ احساساتی یک چیز دیگر. احساس داشتن دل جزء خلقتش محسوب می شود و طبیعی ست [البته«با احساس بودن ِ دل» هم با «احساساتی بودن ِ دل» فرق دارد و بحثی جداست.] مغز که در طب سنتی به «دِماغ» معروف است کارش چیز دیگریست. باید بتواند منطق را به کار گیرد، ورودی ها را تجزیه و تحلیل کند، برچسب بزند، مموری بسازد و ..  می توان احساساتی بودن دل را پذیرفت اما احساساتی بودن مغز را نه چون اگر مغز همه چیز را با احساس بسنجد واویلاست!! ..چه بسا حتی بدون ِ حلاّجی کردن؛ احساسات ِ خام روانه ی دل می کند موتور ِ دل برای شناسایی ِ این احساسات بیشتر و بیشتر کار می کند و بعد از مدتی مستهلک می شود! این پدیده ی هولناک را می توان «منطق ِ احساساتی» خواند کعنهو بچه غول ِ بی زبانی میماند که خود را هم طراز ِ حس ِ ششم می داند! این چنین دو عضو از روئسای ِ بدن معیوب می شوند و مخلّ ِ آسایش. در این مرحله فرد به یک چرخه ی معیوب گرفتار شده است که مدیریت آن گاو نر میخواهد و مرد ِ کهن!!

۹۴/۰۶/۲۹
ZaR

نظرات  (۲)

۲۹ شهریور ۹۴ ، ۱۷:۴۰ رها مشق سکوت
فکر کنم اگه بخوام به زبان تحلیل رفتار نوشتت رو برای خودم توضیح بدم، میشه آلودگی بالغ به کودک.
در ظاهر فکر میکنه داره واقعیت سنجی صورت میگیره و طبق منطق تصمیم گیری میشه، ولی در باطن، کودک با احساسات و بازیگوشیهاشه که حکفرمایی میکنه
پاسخ:
آلودگی بالغ به کودک؟ لفظ قشنگیه. همین طوره.
حالا چه طور این کودک رو به جایگاه اصلی ش برگردونیم این مهم ِ و سخته البته! :P
البته این اذهان احساسی اگه جای مناسب به کار گرفته بشن خیلی هم مفیدن. 
نمیدونم با mbti آشنایی داری یا نه، ولی پیشنهاد میکنم یه سرچی بکن. :) مثلا معلم های ابتدایی اگه تو تصمیم گیری جنبه احساسشون قوی تر باشه موفق تر هستن.
پاسخ:
مفید بودن رو قبول دارم. ذهن یه جورایی «زکی الحس» می شه! و خیلی جاها به درد می خوره اما الزاما می تونه منطقی نباشه. ولی مثل این باشه که برای این حس باید بهایی پرداخت روی «استهلاک» و «مخلّ آسایش» بودن پافشاری می کنم.
اووووووو رفتم سرچ کردم.. با تیپ های شخصیتی آشنا بودم اما اسمشون رو نمی دونستم، یه کتاب در این مورد دارم و مطالعه می کنم. متشکرم ^ ^

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">